مال من شده ای

چقدر خواب ببینم که مال من شده ای/ و شاه بیت غزل های لال من شده ای

چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغض/ جواب حسرت این چند سال من شده ای

چقدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟ / تو نا سروده ترین بیت فال من شده ای

چقد لکنت شب گریه را مجاب کنم / خدا نکرده مگر بی خیال من شده ای

هنوز نذر شب جمع های من ای است / که اتفاق بیفتد که حلال من شده ای

که اتفاق بیفتد کنار تو هستم / برای وسعت پرواز بال من شده ای

میان بغض و تبسم،میان وحشت و عشق/تو شاعرانه ترین احتمال من شده ای

مرا بدوزخ بیدارم  نیازی نیست / عجب خواب قشنگی مال من شده ای

 

عاشقانه

هنوزم دستهای گرمت جای امنی واسه گریه است

 

تو قشنگی مثل بارون من دلم پر از گلایه است هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه

 

من و گنجشکهای خونه دیدنت عادتمونه پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ای که بی تو

 

خودم و تک تنها میبینم

 

ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم دیوارها همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم

 

ما هنوزم مثل مرداب مسخ آینه ی کویریم ما همونیم که می خواستیم

 

خورشید و با دست بگیریم

 

گریه هام حروم شدن کاری بکن چشم من بیا منو یاری بکن

 

وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت

 

غزلک گریه نمی کرد تو شبهای بی چراغی منو تو هم قصه بودیم از

 

ستاره به اقاقی

 

حالا اما دیگه وقت رفتنه جاده اسم منو فریاد میزنه

 

حالا من موندم یاد کوچه های خاکی و خیس یاد خونه ای که دیگه خیلی وقت مال ما نیست

 

اگه خاموشم و خسته اگه از تو دور دورم

 

تکیه کن به من غریبه من یه کوه پر غرورم

 

پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ای که بی تو خودم و

 

تک تنها میبینم...

 

عشق آخر

... منم تنهاترین تنهای تنها ...

...و تو زیباترین زیبای دنیا...

...منم یلدای بی پایان عاشق...

...تو بودی مرهم زخم شقایق...

...نگاهت را پرستم ای نگارم...

...فدای تار مویت هرچه دارم...

دلم با عشق تو عاشق ترین شد..............تمام لحظه هایم بهترین شد

 

♥♥♥

 

یکی را دوست میــــــدارم

ولی افسـوس او هــرگــز نمیداند

نگاهش میکنم شاید بخواند از نگــاهم که او را دوسـت دارم

ولی افـسوس که او نگــاهم هم نمـیکند...

 

♥♥♥

چه خوب میشد اگر بدنیا نمیامدیم

 

چه خوب مي شد اگر،

اطلاعات را با عقل اشتباه نمي گرفتيم...

و عشق را با هوس ...

و حقيقت را با واقعيت ...

و حلال را با حرام ...

و چه خوب میشد اگر دوست داشتن را درک میکردیم...

 

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

 بار آخــــر من ورق را با دلـــم بر میـــزنم...

 بار دیگـــر حکـــم کن ، اما نه بی دل ، با دلـــت دل حکـــم کن...

 حکــــــم : دل ... 

 هر که دل دارد بیــندازد وســط تا که ما دلــهایمان را رو کنیم.

 دل که روی دل بیفتد عشق حاکـــم میشود...

 پس به حکـــم دل بازی میــکنیم...

 این دل مـــن...

 رو بکن حالا دلـــت را...

 دل نداری بــــر بــزن اندیــشه ات را...

♥♥♥

عرفان

♥♥♥

بر باد رفته ...

 

به نـــــــام زندگــــــــــ ـــــــــــانــــے ...

حــــــ ــــــــــرامــــــم شد جـــــــــوانـــــے ...

 

 

 

عشق پنهان.....

 

 

یکی هست تو قلبم.... که هر شب واسه اون منویسم ولی اون خوابه...

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه...

یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه...

یه نامه که خیسه پر اشکه ولی کسی اونو نمیخونه...

میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها...

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا...

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار...

دوباره نمیخواد بشه باور من که دیگه نمیاد انگار....