گناه من چی بود؟؟؟

این آخرین قرار ماست...واسه همیشه من میرم

میرمو قول میدم بهت...دیگه سراغتو نگیرم

باشه میرم...اما نگو قسمت نبود خدانخواست...نگو که راه منو تو همه میگن از هم جداست

جدایی رو نذار به پای تقدیر،تو بودی منو وادار کردی

میخواستم تا ابد با تو بمونم ،تو به رفتن منو اجبار کردی

تو گفتی عاشقی اما دروغ بود...خودت به این دروغ اقرار کردی

خودت نخواستی نذار به پای بخت و سرنوشت

دستای بی رحم تو بود آخر قصه رو نوشت

حالا چیکار کنم بگو ...با این همه دلبستگی

نه دیگه حرفی نزن...چیزی نداری که بگی

پا میزارم رو دلم... تا حل بشه مشکلم

از روی اجبار میرم... اگر چه بی تو میمیرم

میسپارمت دست خدا ... میگذرم از حق خودم

اما گناه من چی بود این همه عاشقت شدم 

قلبم برای همیشه برای اوست...

باران از راه رســــــید...

 

عشق را دوباره در مزرعه تنم پروراند...

زندگی را در آسمان آبی چشمانش حس کردم...

ناگهـــــــان ...

پاییز عشقم فرا رسید...

آری او رفت...

ولی هنوز قلبم برای اوست ...

 

عرفان تنها

 

..............

پسربه دخترگفت:دوستم داری؟!اشک ازچشمای دخترجاری شد،می خواست بره که

 

 پسردستشوگرفت واشکاشوپاک کردوگفت:اگه دوستم نداری اشکال نداره مهم

 

اینه که من دوستت دارم وطاقت دیدن اشکاتوندارم...دخترسرشوپایین انداخت و

 

گفت :میدونی چیه؟من دوستت ندارم.من...من بدجوری عاشقت شدم.پسردستای

 

دخترورها کردوباقیافه ای غمگین ازدخترجداشد.دخترفریادزد:مگه دوستم نداری؟؟!

 

چراداری میری؟پسرجواب داد:چون دوستت دارم می خوام تنهات بذارم.

 

دخترگفت:فکر کنم شنیده باشی که می گن عاشقی که تنهاباشه توی دنیانمی مونه!!!توکه دوست نداری من بمیرم هان؟؟؟؟!پسرگفت:انقدردوستت دارم که

 

نمی خوام به خاطرمن مرتکب گناه بشی!چون میگن عشق یه جورگناهه!!!!!

 

دختر:اماعشقم پاکه!!پسرفریادزد: عشق پاک دیگه هیچ جای

 

 دنیاپیدانمیشه............ودختروبرای همیشه تنهاگذاشت...

 

عشقه بی عشق

 

وقتی که او تمـــ ـــام کرد

من شـــ ـــروع کردم

وقتی که دیگر او نبـــ ـــود

من به بودنش نیــــ ـــازمند شدم

وقتی که دیگر رفـــ ــت

من به انتـــــ ـــــظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوســـ ــت بدارد

من او را دوســ ــــت داشتم...

و اینک مـــــــ ـــــــرا تنـــــ ـها گذاشت ...

 

 

تنهـــــــــــ ـــــــایی....

 

این روزها انگار باد به گوش آدم ها میرساند که چقدر تنهایم...

عجیب است ، همه میخواهند خلوتشان را  با من قسمت کنند...

حتی چشم هایم هر صبح به راحتی باران دیشب را لو می دهد...

 

عرفـــــــــــان

این است دنیای ما

 

اینجا سرزمین کلمات معکوس است!!

جایی که گنج ، جنگ می شود...

جایی که درمان ، نامرد می شود...

جایی که قهقهه ، هق هق می شود...