نیا باران...
نیا باران،
زمین جای قشنگی نیست
من از اهل زمینم خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است
ولی سودای بلبل دارد و
پروانه را هم دوست می دارد
نیا باران ...
پشیمان می شوی از آمدن
زمین جای قشنگی نیست
درون ناودان ها گیر خواهی کرد
من از جنس زمینم خوب می دانم
که اینجا جمعه بازار است
و مردم عـ...شـ...ق را در بسته های زرد کوچک نسیه می گیرند
در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند
در این جا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه می گیرند
نیا باران زمین جای قشنگی نیست
نیا باران...
سلام دوستای عزیزم